محمود رفت تو راه امر به معروف شهید شد،باباش خیلی دوست داشت لباس دامادی تنش کنه،اما خونسرد بود میخندید و من حرصم میگرفت،امشب خیلی دوست داشتم روضه علی اکبر بخونم اما باباش بود نمیشد خوند، کربلا هم بری نباید روضه حضرت علی اکبر رو جلو آقا بخونی!،تنهامون گذاشت، دیگه منو علی بدری بقیه بچه ها مثه اون پیدا نمیکنیم، مث مادرم حضرت زهرا بین در و دیوار جون داد،محمود محمود محمود ...!!!
پ.ن: خبر دقیق و نیمه دقیق شهادت محمود در البرز نیوز
شادیه روحش صلوات...
به نقل از آل حبیب
لیست کل یادداشت های این وبلاگ