بیانیه رزمندگان گردان حضرت رسول و تشکل های دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین در رابطه با
بازگشت پیکرهای مطهر 175 شهید غواص عملیات کربلای 4 به میهن اسلامی
جانان من شب زده بی تاب شدی آیینه شدی همسفر آب شدی
غواصی دریای شهادت کردی از چه خود گوهر نایاب شدی
یاد نخلستان های جزیره ام الرصاص ، یاد قایق های نیم سوخته ، یاد ناله های در گلو مانده ، یاد اروند ، یاد گردان غواصی ، یاد لحظاتی که بی سیم ها به صدا در آمدند ، آمبولانس ، مجروح ، آتش ، محاصره و دیگر کسی با رمز صحبت نمی کرد و زمین و زمان به هم دوخته شده بود و آه آه آه ... .
بی شک کربلای 4 را می توان یکی از مظلوم ترین نقاط تاریخ شیعه نامید. مظلومیتی پس از گذشت قریب به سه دهه ، هنوز داغ آن بر دل امت حزب الله سنگینی می کند. سخن از 175 لاله گلگون است که بار دیگر با طراوت حضور آنان عطر شهید و شهادت در کوچه پس کوچه های شهر پیچید.
اما به راستی این شهداء چه داغ ننگی بر پیشانی دشمنان قسم خورده این مرز و بوم گذاشته بودند که هنوز هم دستان بسته آنان دسیسه گران را به یاوه سرایی وا می دارد و از این رهگذر در صدد عقده گشایی از اصل نظام و تردید افکنی در میان افکار عمومی نسبت به مقوله دفاع مقدس بر می آیند. سخن در این باب بسیار است اما در این بین اشاره به نکاتی چند حائز اهمیت است:
عملیات کربلای چهار در شامگاه سوم دی ماه 1365 در شرایطی برگزار که حدوداً از 10 ماه قبل ، پس از عملیات پیروزمندانه و اعجاب انگیز والفجر 8 و تصرف شهر فاو عراق و محقق شدن نسبی استراتژی تنبیه متجاوز ، توازن جنگ تا حد زیادی به نفع ایران تغییر کرده بود و هم مسئولان نظام و هم فرماندهان جنگ در تدارک برای برگزاری یک عملیات بزرگ و سرنوشت ساز بودند که بنا بود با تصرف بخش هایی از خاک عراق و قطع ارتباط رژیم بعث با آب های خلیج فارس در صدد تحکیم اراده خود بر مجامع بین المللی و احقاق حقوق از دست رفته جمهوری اسلامی ایران برآیند و به عبارت بهتر کار جنگ را یکسره کنند. این در شرایطی بود که سال 1365 در میان افکار عمومی به عنوان سال سرنوشت لقب گرفته و جو روانی جامعه نیز منتظر چنین عملیاتی بود.
به هر ترتیب این عملیات آغاز شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی دشمن که شواهد و قرائنی از لو رفتن عملیات حکایت داشت ، پیشروی رزمندگان گردان های غواص در همان ساعات ابتدایی عملیات با مشکل جدی روبرو شد و حدوداً یک روز پس از آغاز عملیات و با برجای گذاشتن شهداء و مجروحان ، دستور توقف عملیات صادر گردید. طی روزهای اخیر که شاهد بازگشت 175 شهید غواص تازه تفحص شده عملیات کربلای 4 به میهن اسلامی هستیم بار دیگر خط رسانه ای غرب به ویژه بنگاه دروغ پراکنی خاندان سلطنتی انگلیس و پیاده نظام داخلی آنان اقدام به ایجاد تشکیک و تردید نسبت به ابعاد مختلف این عملیات و بالتبع اصل دفاع مقدس پرداخته و برای شهدای این مرز و بوم اشک تمساح می ریزند و با استفاده گسترده از کلید واژه "شکست" در عباراتی همچون بزرگترین شکست ایرانی ها !!! و شکست خوردن عملیات کربلای 4 و ... و با طرح این سؤال در افکار عمومی که چرا با وجود لو رفتن عملیات ، فرماندهان دستور حمله را صادر کردند در صدد القاء نوعی احساس سرخوردگی در میان مردم به ویژه جوانان و ایجاد بدبینی نسبت به فرماندهان جنگ و در نتیجه تردید افکنی نسبت به اصل مقاومت در برابر جهانخواران و مستکبران عالم می باشند بدون آنکه به دلایل اصلی لو رفتن عملیات اشاره ای داشته باشند.
حال سؤال اینجاست که به راستی عامل اصلی لو رفتن عملیات کربلای 4 چه بوده است و چه کسانی اطلاعات این عملیات در اختیار نیروهای بعثی عراق قرار داده بودند؟!! پاسخ به این سؤال زمانی روشن تر می شود که بدانیم سردمداران حکومت آمریکا طبق یکی از اسناد کاخ سفید مورخه 5 آوریل 1984 ( 16 فروردین 1363 ) که بعدها منتشر شد با رژیم بعث عراق همکاری اطلاعاتی داشتند تا نگذراند ایرانی ها دست برتر را در جنگ داشته باشند که البته این رویکرد خصمانه شیطان بزرگ از همان روزها و ماه های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و تحریک صدام به آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران اسلامی وجود داشته و تاکنون نیز ذره ای از این خباثت ها کاسته نشده است.
در مورد عملیات کربلای 4 این مسئله به صورت ویژه از سوی آمریکایی ها دنبال شد چرا که حدوداً دو ماه قبل از آغاز این عملیات ، جهانیان با یک شوک خبری در رسانه ها مواجه شدند و آن افشای ورود پنهانی یک هیأت دیپلماتیک از سوی دولت آمریکا به مسئولیت رابرت مک فارلین مشاور ارشد رئیس جمهور وقت آمریکا برای مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی به تهران بود و افشای این مسئله که بعدها به ایران کنترا معروف شد یکی از بزرگترین رسوایی های سیاسی را برای دولت آمریکا رقم زد و بدین سبب سردمداران کاخ سفید را بر آن داشت تا بر حجم اقدامات خصمانه خود که از گذشته نیز وجود داشت بیافزایند و با بهره گیری گسترده از سیستم های ماهواره ای و هواپیماهای آواکس ، موقعیت دقیق رزمندگان اسلام و تحرکات نیروهای ایرانی در پشت خطوط مقدم جبهه را به رژیم بعث گزارش دهند و این مسئله را باید در کنار بهره گیری گسترده عراقی ها از ابزار پیشرفته جاسوسی و سیستم های راداری اهدایی غرب همچون رادار رازیک که به هیچ وجه نیروهای ایرانی از چنین ابزاری بهره مند نبودند قرار داد که این مسئله اساساً مخفی نگه داشتن عملیات ها را در تمام دوران دفاع مقدس برای رزمندگان بسیار دشوار کرده بود و به طور کلی اکثر عملیات های جنگ تحمیلی را می توان به یک نوعی لو رفته تلقی کرد و فقط بازه زمانی این لو رفتگی ها متفاوت بود. برخی عملیات ها از یک ساعت قبل لو می رفت و برخی دیگر از چند روز قبل و اگر عملیاتی همچون والفجر 8 لو نرفته بود به دلیل شرایط خاص موقعیت جغرافیایی منطقه نبرد بود چرا که عراقی ها به هیچ وجه تصور نمی کردند که غواصان ایرانی بخواهند عرض رودخانه خروشان اروند را طی کنند. بنابر آنچه گذشت بر هیچ کس پوشیده نیست که لو دادن عملیات کربلای 4 در اصل انتقام آمریکایی ها از ایران پس از رسوایی ماجرای مک فارلین بوده است.
مسئله دیگری که باید بدان اشاره نمود این است که اساساً در قاموس ملتی که شهادت را سرلوحه کار خود قرار داده ، شکست معنا ندارد و مشخصاً در عملیات کربلای 4 علی رغم ادعای برخی شبکه های ماهواره ای معاند شکستی به وجود نیامد بلکه رزمنگان اسلام با نوعی "عدم الفتح" مواجه شدند چرا که اکثر یگان ها توانستند در اهداف از پیش تعیین شده خود پیشروی نموده و تلفات سنگینی بر دشمن وارد نمایند و حتی علی رغم حجم سنگین آتشی که بر سر غواصان خط شکن می بارید ، نیروهای غواص توانستند دلاورانه از عرض اروند عبور کرده و پس از شکستن خطوط دفاعی دشمن که در آمادگی کامل به سر می بردند خود را به جزیره ام الرصاص رسانده و اقدام به پاکسازی سنگر به سنگر نمایند اما به دلیل افزایش آمار شهداء و مجروحان و برهم خوردن سازمان رزم در برخی محورها ، مابقی نیروهای پیش رونده مجبور به بازگشت به نقطه آغازین عملیات شدند.
از منظری دیگر به هیچ وجه نمی توان عملیات کربلای 4 را جدای از کربلای 5 تحلیل کرد و چه بسا بتوان اساساً این دو عملیات را به عنوان یک عملیات دو مرحله ای تلقی نمود چرا که نیروهای عراقی که سرمست این به زعم خود پیروزی !!! بودند سازمان رزم ایران را متلاشی شده انگاشته و سازماندهی رزمندگان اسلام را حداقل تا چند ماه آینده غیر ممکن می پنداشتند و به همین سبب میزان قابل توجهی از نیروهای خود را به مرخصی فرستاده و تنها تعداد محدودی از نیروها را در خط مقدم نگه داشته بودند. حال آنکه بلافاصله پس از عدم الفتح کربلای 4 ، نیروهای ایرانی در عرض کمتر از دو هفته به سرعت خود را سازماندهی نموده و با در نظر گرفتن نقاط ضعف و قوت عملیات قبلی ، عملیات جدیدی را تحت عنوان کربلای 5 آغاز کردند و فتح الفتوحی را رقم زدند که دستاورد آن انهدام ماشین جنگی عراق و تحکیم اراده سیاسی ملت ایران بر مستکبران عالم بود و اساسا پس از این عملیات بود که سازمان ملل متحد به خواسته های جمهوری اسلامی ایران تن داد.
حال چه کسی شکست خورده این میدان است؟!! ایران اسلامی یا رژیم بعث با تمام حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای خود.
جمعی از بازماندگان گردان غواص محمد رسول الله قزوین ، غواصان کربلای 4
بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
هیأت محبین اهل بیت دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ