• وبلاگ : بچّه شهيد (به ياد شهدا)
  • يادداشت : اين روز ها خوب دم از شهدا مي زنيم !
  • نظرات : 4 خصوصي ، 34 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    بسم الله / اين آقا سعيد غلط كرده به خانواده محترم و معزز شهدا توهين كنه. مگر همه يك جورن؟! اول آقا سعيد برو خودت رو درست كن بعد بيا اراجيف بنويس به اين بچه شهيد مظلوم ... يا حق

    + يگانه 
    خيلي دردناک بود خيلي. به قول بعضي ها دوره جنگ به سر رسيده خوب راست ميگن الان که نبايد حرف از اين مسائل سنتي و پوسيده زد الان عصر بي ديني و روشنفکر نماييه. ما خدا رو گم کرديم چه برسه به شهدا. البته همو رو با يک چوب نميزنم ولي قبول کنيم اکثريت.....
    + ___- 

    محمد نوري‌زاد در نامه‏اي سرگشاده به رهبر نظام: از مردم عذرخواهي کنيد<\/h1>

    "عمده سخنان شما دراين سال‏ها، يا نقد بوده است يا ارشاد، که البته اين رويه درستي نيز هست. اما يک غفلت دراين ميان خود مي‏نماياند، پوزش مرا بپذيريد که ناگزيرم از اينجاي سخن به محاکاتي بپردازم که مستقيم به شما مربوط است و اين مستقيم‏گويي، نه که تمرين ما دراين سال‏ها نبوده است، چه بسا براي شما و همطريقان ديرين من بسي نامتحمل باشد و برمن سخت بگيرند که تو کي هستي که براي ولي‏فقيه تعيين تکليف مي‏کني و اساسا چرا مي‏پرسي چرا؟"


    به نام خالق زيبايي‏ها

    محضر رهبر گرامي جمهوري اسلامي ايران حضرت آيت‏الله خامنه‏اي

    من هميشه، چه در نوشته هايم و چه در گفتگوي حضوري، شما را با واژگاني چون : آقا جان، مولاي من، خامنه اي ما، مخاطب قرار داده ام. اما دراين رقعه، مصرم که حضرتعالي را " پدر" خطاب کنم. علتش را نمي دانم. شايد بخاطر اين که با اين واژه، الفت عاطفي فراوانتري برقرار مي کنم. اگرچه واژگان پيشين، بلحاظ معرفتي کاربرد ويژه اي طلب مي کنند. من در نوشته هايم به ياد ندارم مقام معظم رهبري، يا مقام عظماي ولايت، آورده باشم. دراين دو واژه اخير، رسميت و تشخصي مي بينم که شما را بسيار دورتر از مردم مي نشاند. و حال آنکه ما دوست داريم شما را درکنار خود ببينيم.

    پدرگرامي،

    من شايد بيش از هرنويسنده و فيلمسازي، در سالهاي رهبري شما ، درجانبداري از شما مطلب نوشته ام و فيلم هاي مستند ساخته ام. وآنچنان غليظ و ناگشودني با شما و جايگاه شما گره خورده بودم که احساس مي کردم : ياوري امام زمان، نسبت موکد و انفکاک ناپذيري با ياوري شخص شما دارد. احساس مي کردم شما تمثيل و نماينده اي از همه غربت هاي تشيع محضيد. احساس و باورم به اين بود که شما، تنها فرصت تشيع براي به تجلي درآوردن معارف خفيه شيعه هستيد. معارفي که مي بايست يک به يک به صحنه آورده مي شدند و امکان جولان مي يافتند.

    من و دوستان همفکرمن، همه آرزوها و آرمانهاي متعالي شيعه را در برافراختن و هويت بخشي انسان زخم خورده و تکيده از انديشه ها و رويه هاي ناسالم بشري، و اين همه را در کلام شما و سيره شما و مواضع شما مي جستيم. وقتي به آمريکا نهيب مي زديد و او را از عواقب جهانخواري اش برحذر مي داشتيد، ما غرق شعف مي شديم. چرا که سالهاي سال، در دوران ستمشاهي، حسرت يک مرگ برآمريکا به دلمان مانده بود.

    وقتي از فقر و فساد و تبعيض مي فرموديد، در پوست نمي گنجيديم. چرا که بخود نويد مي داديم از پي اين خروش هاي فهيمانه، حتما افق هاي مبارکي درجهت زدودن اين رذيله هاي اجتماعي در پيش خواهد بود. وقتي فراتر از چارچوب هاي ديپلماسي، برسر طراحان دادگاه ميکونوس فرياد برآورديد و بساط خدعه و نيرنگشان را برسرخودشان آوار کرديد، ما به همديگر تبريک مي گفتيم.

    بعد از واقعه هولناک يازده سپتامبر، آنجا که برجستگان سياسي ما - آنان که درادعاي برتر بيني شان ترديدي تحمل نمي کردند - با شنيدن عربده هاي خشمناک بوش به حاشيه هاي سکوت و ترس پناه بردند ، شما يک تنه سربرآورديد و آوار ديگري از شهامت و حق طلبي را برسر هيات حاکمه آمريکا فرو ريختيد، ما قامت راست کرديم و به خود باليديم.

    وقتي به زندگي شخصي شما نگاه مي کرديم که چگونه فرزندان خود را از ورود به کارهاي اقتصادي و مسئوليت هاي درشت و ريز نهي فرموده ايد و همگان خود را از اشرافيت متداول مسئولين کنار زده ايد و به بهره مندي از يک زندگي بسيار ساده بسنده کرده ايد، سرافرازي مي کرديم و به خداي خوب خود سپاس مي گفتيم.

    با هر ادله و احتجاج شما، برج بلند "چرا" هاي ما فرو مي ريخت. طوري که تحقيق و مجادله را شايسته تداوم سخن شما نمي ديديم. از اين که گذشته و سابقه سالم و پاک و آکنده از رنج و مقاومت داشته ايد، و در سالهاي پس از انقلاب نيز در کنار ساير مردم ايران عزيز، به مقابله با دشمن شتافتيد و عرصه دفاع مقدس را باحضور وهمراهي خود سامان داديد، شما را بيواسطه از جنس خود مي ديديم و با شما و سخن و سيره شما همذات پنداري مي کرديم.

    بعد از امام عزيز، آنگاه که ستون محکم عاطفي و احساسي و بينشي ما لرزيد، به زير سايه شما خزيديم و کاستي هاي فردي و اجتماعي خود را به يمن روزهايي که شما نويد بهبود مي داديد، در خيال، ترميم مي کرديم.

    هرچه برحجم کاستي ها و بدکاري ها و تلخ گويي ها و عقب ماندگي هاي کشورمان افزوده مي شد، به يک سخن و نهيب شما، همه را بحساب دشمن بدکردار مي گذارديم. دشمني که در سخن شما، درهمين نزديکي ها بود و جزبه نابودي ما راضي نمي شد و لحظه اي درنگ را نيز درحذف ما جايز نمي دانست. که در جاي خود، تشخيص درستي نيز بود. رفتار هزار فتنه آمريکايي ها و تجربه هاي خود انقلاب، برهمين تيز بيني تاکيد مي ورزيد.

    با اشاره و تاييد و نصب جنابعالي، شيفتگان و سربازان و اطرافيان و ماموران شما برمنصب هاي فراوان کشور قرار گرفتند تا اين کشتي طوفان زده را به ساحل امن و آسايش و رشد برسانند. از شوراي نگهبان تا قوه قضاييه. از فرماندهان سپاه تا فرماندهان ارتش. از امامان جمعه تا مجمع تشخيص مصلحت. از شوراي انقلاب فرهنگي تا صداو سيما. هيچ منصب کليدي اي نبود که منتصبين شما در آن حضور نداشته باشند. حتي نمايندگان مجلس خبرگان که به صورت ظاهر از جانب مردم انتخاب مي شوند، پيشاپيش از فيلتر شوراي نگهبان شما گذر مي کردند.

    اين همه حضور حضرتعالي در مواقف چند و چون نظام، ما را به درک و لمس يک مدينه فاضله اين زماني بشارت مي داد. مرتب خود را به پايکوبي و تناول لذت حضور درآن مدينه قشنگ اميد مي داديم. اگر امسال رونقي در نمي يافتيم، به سال ديگر چنگ مي برديم.
    ما با شما آنچنان آميخته بوديم که خود را نمي ديديم. به خود مي نگريستيم که غبار آلود از جنگ و کار و زحمت آمده بوديم. به شما مي نگريستيم که مرتب برتاييد و تقدير ازمسئولين اصرار مي ورزيد. به زيرک هايي مي نگريستيم که در زير چتر امن نظام فارغ از درد و داغ مردم به تکميل سفره سيري ناپذير خويش همت مي کردند . و مي ديديم هيچ روزنامه اي و هيچ برنامه تلويزيوني و هيچ خبري و هيچ محکمه اي، از نابکاري آناني که به اسم مسئول، کيسه بهره مندي خود و اقوامشان را پرکرده بودند و رسوا نيز شده بودند، اجازه نشت يک "چرا" نمي يافت.

    + اسلامآخوندي 

    سلام وبلاگ جديد و بازسازي شده من

    www.akhondi58.blogfa.com

    سلام دوست عزيز وگرامي

    ازاينکه دوربه شما سرميزنم ببخشيد .کماکان مطالب زيبايتان را مي خونم

    گرفتاري درسي کلاسهاي متفرقه حسابي مشغول شدم اما هيچگام ياد

    وخاطره شهدا ازيادنميرود وفراموش شدني نيست .منتظر حضور پرمهرتان هستم

    التماس دعا ........... ياعلي مدد

    بسم الله / با کسب اجازه و با افتخار لينکتون کردم ... يا حق
    + يه دوست 

    سلام

    من نظر اين دوستمون رو قبول ندارم چون خودمون جز خانواده شهدا هستيم معتقدم که اين حرفها صحت ندارد

    ولي آقاي فرزند شهيد يادم هست بعد از انتخابات شما در مسنجر يه ربع به فحش داديد و توهين کرديد

    اين از شما فرزند شهيد خيلي بعيد بود

    من بي ادبي شما رو هرگز فراموش نميکنم

    اقا سعيد يه حرفي نزن كه خدايي نكرده نون اين دنيا و اون دنياي خودتو اجر كني...دوست من تاحالا به ارزش داشتن يه پشتوانه يه چيزي كه بهش تكيه كني مثه يه كوه محكم باشه و نذاره اب تو دلت تكون بخوره فكر كردي به اين فكر كردي كه چهارچوب هر چيزيه كه تمام تشكيلات و حفظ ميكنه و بهش سامان و ارامش و پيشرفت ميده تاحالا خدايي نكرده فكر كردي اگه پشتوانت اگه چهارچوب زندگيتون پدرت رو ميگم براي حفظ مال و جون و ناموس يكي مثل من ميرفت و ديگه بر نمي گشت چي ميشود ترو نميدونم كه معيار ارزيابي ارزش ها تو زندگي برات چيه ولي من اگه پدر تو براي من جونوشو ميداد تا اخر عمر با تمام وجد خودمو مديونش ميدونست يه كم به اين قضيه فكر پدر خيلي خيلي خيلي عزيزه اصلا يعني چه بره جونوشو واسه يه كسه ديگه بده اين يعني اخر مردونگي و مرام به والله ظلم به خودمونه كه يه چيزايي يادمون بره و گول يه سري ادمي رو بخوريم كه دنبال اينن كه منو تو جوون رو قدرنشناسو فراموشكار كنن اين حق بزرگيه اقا سعيد كه با هر چيزي كه فكرشو بكني جبران نميشه سهميه دانشگاه و .... دربرابر نداشتن اون پشتوانه يه جوكه اونم فقط براي دلخوشي من و تو كه شايد مرهمي باشه رو درداشون كه نيست والسلام
    + سعيد 

    شما فرزندان شاهد آنقدر مغروريد انگار از همه طلب داريد-

    عزيزم دوره جنگ و جنگ طلبي به سر رسيده آينقدر سعي نكنين به جاي اينكه فرهنگ دانش آموزانمان و... و سطح آگاهيمان را بالا ببريم با اينطور حرفها... .

    مردم ديگر گول اين بازيها را نمي خورند

    شما خانواده هاي شهدا و بچه هاي شهدا پدر اين مردمو درآورديد

    سهميه - كار - وام - تسهيلات - تفريحات همه و همه كه مال شماست همه اينا رو هم با سند مي گم

    تاه ماهي 000/500 هزار تومان از نظام مي گيريد كه ازش دفاع كنيد.

    شهدا به درد خودتان مي خورند

    سلام

    حاجي پيش ماهم بيا

    خداقوت

    بسم الله

    چه بدبختيم ما....اونا كه رفتن براي خودشون عند ربهم يرزقون

    هستند... اين ماييم كه به اونا احتياج داريم براي خواندن حمدي براي

    ما و البته چه بيچاره ايم ما كه هنوز كه هنوز ست نميدونيم به چه محتاجيم ...محتاجيم ....

    وصد البته خاك بر سر اونهايي كه از نام شهدا ميخوان نان دربيارن...

    سلام

    جاي زيباي شهيدان خالي است و اگر هست .....

    از آن بوي ريا مي آيد .....

    منم نمي شناختمش .... منم خيلي از اون مرداي بي ادعا رو نمي شناسم .... خيلي هامون اونا رو نمي شناسيم ....

    يعني ....

    اين همه دغدغه و روز مرگي ، وقتي برامون نذاشته که به اونا فکر کنيم ... اصلا فرصت نداريم يه ديقه به خودمون فکر کنيم ، چه برسه به اونا !!!!!!!!!!!!

    فاجعه است .... اما هست !!!!!!!

    ولي بايد شروع کنيم ... از خودمون ....

    چشمها را بايد شست ، جور ديگر بايد ديد

    مشکل از نگاه ماست ... از نگرش غلط

    اللهم عجل لوليک الفرج

    ياعلي و التماس دعاي شهادت

    اي کاش حرفي براي گفتن داشتم...
    چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از كربلا ميگذرد... باب جهاد اصغر بسته شد، باب جهاد اكبر كه بسته نيست... فكر ميكنم كه شايد درب را اشتباه مي كوبيم.... واي برما
    + كوثري 

    خاك بر سرمان!

    قبل تر ها ناراضي بوديم كه چرا همه بعد از پر كشيدن جانبازان يادشان مي افتد و مراسم و تشييع و سمينار و كنگره و اين حرف ها مي گيرند! نگو كه زمانه به جايي رسيده است كه همان را هم دريغ مي كنند....

    خدا ما را ببخشد.

     <      1   2   3      >