سردار شهيد حاج يونس زنگي آبادي:
همانطور که ديگر شهداي عزيز ما در وصيتنامه هاي خود ذکرکرده اند و همانگونه که شما به آن عمل مي کنيد اين است که مواظب منافقين داخلي باشيد و نگذاريد آنها پا روي خون شهداي ما بگذارند و ثمره خون شهدايمان را پايمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده ايد از اين به بعد نيز پا در رکاب باشيد.
سردار شهيد ابراهيم هندوزاده:
من، عبدالله،يا اکنون در خاکم و يا برخاک و مينويسم براي خاک؛ زيرا که همه خاک?ايم و همه به خاک?ايم و آن?چه که ميماند، در اين جهان، خاک است و هم?راه بردني، نه ذرّهاي از خاک.
هدف مشخص است. الآن وقت آن رسيده که تصميم بگيرم يا کوتاهترين و دقيق?ترين راه را انتخاب کنم و يار راهي پرپيچ و تاب و با فراز و نشيب زياد که انتهاي آن باريک و در آن چيزي مشخص نيست؛آيا به هدف اصلي برسد؟!
حال شما ميمانيد و وظيفهاي که به دوش شماست و آن، گوش دادن به کلام امام است
شهيد بزرگوار ولي الله فلاحي:
به پروردگار جهانيان معتقد باشيد. به رسالت محمد امين و پيغمبران سلف و روز رستاخيز مومن باشيد. به پيشوايان دين و مذهب از طوايف مختلف احترام بگذاريد. تمام انسانهايي را كه در گذشته و حال و آينده به نحوي از انها براي انسانهاي ديگر مفيد بودهاند محترم بدانيد.
شهيد ابراهيم هادي پور:
خدايا تو را گواه ميگيرم كه در طول اين مدت از شروع انقلاب تاكنون هر چه كردم براي رضاي تو بوده و سعي داشتم هميشه خود را مورد آزمايش و آموزش در مقابل آزمايشها قرار دهم.
اميدوارم اين جان ناقابل را در راه اسلام عزيز و پيروزي مستضعفين بر متكبرين بپذيري.
خدايا هر چند از شكستگيهاي متعدد استخوانهايم رنج ميبرم، ولي اهميتي نميدادم؛ به خاطر اينكه من در اين مدت چه نشانههايي از لطف و رحمت تو نسبت به آنهايي كه خالصانه و در اين راه گام نهادهاند، ديدهام.
خدايا، اي معبودم و معشوقم و همه كس و كارم، نميدانم در برابر عظمت تو چگونه ستايش كنم ولي همين قدر ميدانم كه هر كس تو را شناخت، عاشقت شد و هر كس عاشقت شد، دست از همه چيز شسته و به سوي تو ميشتابد و اين را به خوبي در خود احساس كردم و ميكنم.