• وبلاگ : بچّه شهيد (به ياد شهدا)
  • يادداشت : به ياد شهيدان جعفرخاني و حسين پور
  • نظرات : 0 خصوصي ، 28 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    بسم الرب الشهدا
    ما آمده بوديم که مردانه بميريم
    در پيچ و خم جنگ دليرانه بميريم
    آنجا که جنون حاکم بي چون و چرا بود
    شوريده و شيدايي و مستانه بميريم
    سخت است در اين شهر که در بين رفقيان
    اينگونه پريشان و غريبانه بميريم
    مهلت بده اي عمر نفس گير، که شايد
    خونين کفن وشاد، شهيدانه بميريم

    هفته دفاع مقدس مبارک باد


    بسم الرب
    الشهدا
    ما آمده بوديم که مردانه بميريم
    در پيچ و خم جنگ دليرانه بميريم
    آنجا که جنون حاکم بي چون و چرا بود
    شوريده و شيدايي و مستانه بميريم
    سخت است در اين شهر که در بين رفقيان
    اينگونه پريشان و غريبانه بميريم
    مهلت بده اي عمر نفس گير، که شايد
    خونين کفن وشاد، شهيدانه بميريم

    هفته دفاع مقدس مبارک باد


    سلام
    وب باحالي داري
    اگه با تبادل لينک موافقي با خبر بده تا لينکت کنم
    منتظرتم
    (علي يارت)
    + محسن آخوندي 

    http://www.shahidakhondi-qazvin.com
    سايت شهيد قنبر آخوندي لطفا لينک دهيد

    عکس خيلي قشنگي بود واقعا شهادت مبارک شون باشه....

    به روزم ممنون ميشم نظرتون رو بدونم...


    بسم الله
    سلام
    به وبلاگ حقير سربزنيد و اگر مايل به تبادل لينک هستيد در قسمت نظرات وبلاگم اعلام فرماييد.
    با مطلب "ان شاءالله آن مرد مي آيد! " به روز هستم.
    يا علي

    سلام

    وب زيبايي داريد موفق باشيد

    سلام همسنگر گرامي
    وبلاگ خوي دارين
    خوشهال ميشم تبادل لينگ کنيم
    به گوشم
    اين خاطره را حتما بخوانيد

    سلام

    وبتون آدمو مي بره جنوب.خيلي حال کردم.توفيقي که مي خواين روزيتون بشه دعا کنين روزي ما هم بشه

    يا علي

    ايشالا هرچه زودتر ريشه اين منافقا کنده ميشه
    سلام استان فارس شهر خاوران هم يک شهيد مظلوم تازه داماد: ستوان يکم شهيد خليل عسکري به مملکتش هديه کرد. شهيد بزرگوار ساعت 4صبح بر اثر اصابت گلوله گروهک پژاک ازپشت سر و خروج ازچشم به ديدار پروردگار نائل گشت. به گفته مادرش خود شهيد قبل از رفتن اصرار داشته شام آخر را با خانواده و همسرش صرف کند
    و از شهر ديدار ميکند. چهره ي شهيد خندان و بدون هيچ گونه کبودي بود
    سلام بر فرزند شهيد...
    وبلاگ جالبي داريد
    بابت متن آخرتون هم متشكرم
    با عنوان
    نامه ي تأمل برانگيز يک شهيد گمنام .... :( بروز هستم.
    در پناه حق
    موفق وپيروز باشيد
     <      1   2