• وبلاگ : بچّه شهيد (به ياد شهدا)
  • يادداشت : خادم معراج شهدا(پادگان شهيد محمود وند)
  • نظرات : 6 خصوصي ، 55 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + افق 
    سلام برادر
    هر موقع دلم مي گيره به وبلاگ شما سر ميزنم.
    واقعا حس آرامش عجيبي اينجاس كه كمتر تجربه كردم.
    انشاءالله به درجه اي كه پدر و عمو هاي بزرگوارتون رسيدن برسين.
    براي ما هم دعا كنين...
    + بسيجي 

    من اردو جنوب رو 3ساله كه مي رم اما امسال فرق داشت!!!

    1. اردو امسال مسئول تداركات بودم. شب اول تو دوكوهه آمديم كنسروهارو داغ كنيم اما ديديم رگلاتورها به كپسولها نمي خوره!!

    داشتم از ترس و اضطراب مي مردم.اگه رگلاتورها وصل نمي شد، 3تا اتوبوس آدم بايد گرسنه مي خوابيدند. دلم شكست و از شهدا كمك خواستم .به دلم افتاد بار ماشينها رو نگاه كنم

    والله قسم مي خورم ديدم تو ماشينها 3تا كپسول هست كه با رگلاتورها جور درمياد!!! از راننده ها، بچه ها و هركي كه فكرش رو بكنيد پرسيدم كپسولها از كجا آمده اما هيچكس نمي دانست.

    شب يكي به خوابم آمد كه مي گفت:ما دوستامون رو تنها نمزاريم شما به خاطر ما از همدان كوبيديد آمديد اينجا مگه ما ميزاريم شما گرسنه بخوابيد؟ تا صبح خوابم نمي برد. رفتم حسينيه تخريب و تا صبح با شهدا خلوت كردم.

    2.اصلا قرار نبود بريم پادگان محمودوند. از شانس ما ماشين ماخراب شد و اجبارا رفتيم پادگان. اونجا داشتيم بال در مي آوديم. از قبل نمي دونستيم چه خبره اما خدا مي دونه كه چه حسي داشتيم...

    از بين 3ماشين، ماشين ما فقط خراب شد!

    نمي دونم عزيز خادم ما رو به ياد مياره يا نه؟ تو پادگان افتاديم جان ذغال سپند و انقدر باد زديم كه آتيش گر گرفت!!!

    سلام
    آماده تر از هميشه
    منتظر شما هستيم
    منتظرمان نگذاريد
    ياهو
    سلام
    ميلاد حضرت زينب مبارک[گل][گل][گل]
    salam :
    اولين بار سوم راهنمايي بودم که راهيان نور داشت ميرفت سفر شلمچه داييم جانبازه نميفهميدم اينا چي ميگن . تا رفتم شبه اول رسيديم پادگان معاد اهواز.گفتن اينجا تمام رزمنده ها شهيد شدن نميفهميدم . صبح رفتيم با پاي پياده شلمچه . هويزه .دهلاويه و.... خلاصه اين و بگم تا قبلش فکر ميکردم يه صحراي خاکيه بعد ديدم جايي که هنوز مين هست و پاک سازي نشده پر از گل لاله است .خدايا شلمچه بوي شهدا رو ميده . آره دارم کم کم ميفهمم کجا اومدم . آره.
    از وقتي برگشتم رفتم شعر کامل ياد امام و شهدا رو دانلود کردم روزي 1000 بار گوش ميدم گريه ميکنم چشمام و ميبندم و تصورش ميکنم.
    امسال خدا طلبيد و توي اسفند رفتيم 2باره با راهيان نور شلمچه . شيرازيم.خدايا دوباره دارم ميرم ... باورم نميشه رفت و برگشت اصلا نفهميدم منم مثل اين بچه ها اومدم همش داشتم کمک ميکردم فکر ميکردم يه چيزي اينجوري کمکم ميکنه من حجاب خوبي ندارم اما تو بچگيم از 2 سالگيم قرآن حفظ ميکردم خدام و دوست دارم. يه آقايي بود تو هردوتا سفر روم خيلي تاثير گذاشت آقاي عوض پور به خدا اين مرده.تو اين سفر بيشتر فهميدم کجا اومدم خدايا شلمچه خاکش بوي شهدا ميده الله اکبر . هويزه رفتم سر خاک شهيد زنده ياد علي اکبر سيفي ابدي . تو هويزه چشمام و که ميبستم مثل فيلما يه سري بسيجي با لباساي جنگي بالاي هر آرامگاه ميديدم چشام و کخ باز ميکردم يه سنگ بود و يه چشم پر از اشک دختراي 17-18 ساله.
    اينارو گفتم که بگم دوست دارم دوباره برم اما سوم دبيرستانيم ميگن تو پيش دانشگاهي ديگه نميتونم بيام خواهش ميکنم من بازم ميخوام برم به هر طريقي حتي پياده ميام . فقط برم.

    سلام

    خوشا به سعادت شما كه پيش شهداهستيد

    ما خيلي دوست داشتيم پادگان شهيد محمود وند بيايم اما مث اينكه نخواستنمونو گفتن شما را بس كه پا بر خاك ما نهاديد ديدن ما برا چشم بي بصيرت شما زياديه....

    التماس دعا

    دلم براي شهدا

    براي حنوب دل تنگ است

    ...

    يا پسر زهرا(س)

    سلام . بلاگتون رو ديدم بسيار خوشم اومد .
    مخصوص پست اول كه در مورد جنوب نوشتيد .
    حق هم داريد اينجوري بنويسيد من هم مثل شما همينو ميگم
    دوهفته اي رو كه جنوب بودم حاضر نيستم با تمام عمرم عوض كنم.
    بلاگ شما رو لينك ميكنم با اجازه شما اخوي .
    موفق و مويد باشيد با ارزوي موفقيت رو افزون شما .
    يا علي اخوي.
    روح تمامي شهدا و از جمله ابوي بزرگوارتون قرين رحمت الهي

    سلام

    خدا قسمت كرد منم رفتم معراج شهداء رو ديدم

    اما شهدا كه به بنده گناه كار نگاه نكردن

    حتي اون جمله اي دل تو چه مي كني مي ماني يا مي روي ؟ هم دل رو اونجا نگه نداشت چون دلم هنوز دنيايي

    خاك عالم بر سرم شد و شهدا دستم را نگرفتند

    نيم نگاهي به من گنه كار نكردند

    من را بي توجه رد كردندو راندند

    گفتند ما با گنه كاران كاري نداريم

    ما با انان سرو سري نداريم

    ما را راه خدايي بود كه رفتيم

    تو راهي نيست برگرد

    برگرد با دلي پر ز گناه كاري نداريم

    آه چه مي گويم

    شهدا كه كسي را رد نمي كنند

    من دلم را جا گذاشته بودم

    در اين زندان پر ز هوس گذاشته بودم

    ...............................

    منو دعا كنين

    خدا به من رحم كنه

    دعام كنين

    سلام داداش
    وب خيلي جالبي داري از سه شهيد مطلب بيشتر بذار
    انشاالله به زودي جزو همسنگران ياران ناب قرار ميگيري
    حتما به ما سر بزن
    فعلا يا علي

    با سلام و خدا قوت

    ااز محمود وند خوشم مي آيد ممنون كه به فكر من هم بودي

    زيباست
    + بيتا 
    يه سوال داشتم نميدوني چرا عكس شهداي هويزه رو قبرشون نيس خيلي دوس دارم عكس شهيد حسين خوشنويسان رو ببينم اگه ميتونين بزارين اينجا ببينم يه سوال ديگه ؟ميگن شهدا زنده اند واقعا تا حالا احساس كردين بابات زندس؟به خوابت اومده؟
    + زهرا 

    معراج فوق العاده بود چون از نزديك ديدم ميگمااااا مخصوصا وروديش خسته نباشين واقعا

    خوش به سعادتتون .
    کلي صفا کردين و عشق!
    ان شاء الله سلامت سعادتمند و عاقبت به خير باشيد.
    خوش به سعادتون چقدر دلم تنگ شده براي اون جا
    ما رو هم دعا کنيد
     <      1   2   3   4      >