يك سال سنگين گذشت و بوي بهاري نيامدعطر نسيمي نپيچيد ، بانگ سواري نيامدخشم خداي تمدن ، ايمانمان را درو كردسنگيم ، سنگ سياهي از عشق كاري نيامدميدانم اين كفر محض است در مذهب چشم هايتگفتند آقايتان كو؟ گفتيم باري نيامد ...آدينه هاي غريبي برموج ها دل سپرديمآن تك سوار خروشان با ذوالفقاري نيامددستي برايم تكان ده ، پوسيدم اين جا امان دهيك سال سنگين گذشت و بوي بهاري نيامد
اللهم عجل لوليك الفرج