بسم الله الرحمان الرحيم

انجا که بايد خون گريست

هميشه اين مثال براي من عجيب بود که از ماست که برماست خوب معني اون نمي فهميدم تااينکه روزعيد امسال ازنزديک وقايعي رو به چشم ديدم که به صداقت اين مثال پي بردم وقتي بايکي از کاروانهاي راهيان نور به شلمچه خرمشهر رفته بوديم که مثل چند سال گذشته لحظه تحويل سال را درجوار شهداي گمنام شلمچه باشم وبراي تعجيل ظهور حضرت صاحب الزمان يوسف زهرا (عج)وطول عمر باعظت رهبر فرزانه انقلاب حضرت ايت الله خامنه اي دعا کنم با واقعه اي دردناک روبرو شديم از اين قرار که بعد از سخنراني وخواندن دعاي تحويل سال توسط ايت الله خاتمي همه حاضرين در يادمان شهداي شلمچه منتظر پخش مستقيم سخنراني حضرت اقا به مناسبت تحويل سال بوديم که ناگهان ديديم با شروع سخنراني حضرت اقا تماميتلوزيونهاي داخل يادمان وسيستم صوتي يادمان قطع شد ومداحي به نام (نبوي) بروي سن داخل يادمان رفت وبعد از تبريک عيد شروع به مولودي خواني کرد وتمامي سيستم صوتي يادمان واطراف يادمان شروع به پخش مولودي کرد خانوادههاي شهيد ي که داخل يادمان بودند به همراه بسيجيان ومردم شروع به اعتراض کردند ومستقيم به يکي از اعضاي هيات امناي يادمان ( مرتضي خليلي) کسي که خود ادعا مي کرد جانباز است مراجعه کردند وخواسته خود مبني بر پخش سخنراني حضرت اقا بود رامطرح کردند وبا صحنه اي عجيب مواجه شدند اقاي خليلي به خا د مين يادمان شهداي شلمچه که خود با مردم همراه شده بودند دستور داد که بسيجيها وخانواده شهداراز دفتر يادمان شهداي شلمچه وبعد از يادمان شهداي شلمچه بيرون بيندازند نوادهاي شهيد وبسيجيان بعداز ديدن اين ماجرا براي انتقال اعتراض خود به مسيولين سپاه خرمشهر که در يادمان حضور داشتن به نزد فرمانده سپاه خرمشهر(سرهنگ عفراوي) رفتن که با بي تفاوتي ودفاع کورکورانه اقاي سرهنگ عفراوي درمورد خواندن مولودي به جاي پخش سخنانه حضرت اقا مواجه شدند وقتي مردم مومن وشهيد پرور حاضر در شلمچه از جريان باخبر شدند دوباره به سرهنگ عفراوي اعتراض کردند وازاو خواستن به عنوان يکي از سربازان ولايت وارد ماجرا بشود ومولودي را قطع وسخنراني حضرت اقا را پخش کند ولي متاسفنه (وااسفا)جناب سرهنگ که از اعتراضات مردم خسته شده بود به سپاهيان حاضر در يادمان شهداي شلمچه دستور داد تا مردم رامتفرق کنند که بچه هاي سپاه (که خود بايد پاستار خون شهدا وياروخادم خانوادهاي شهداباشند)بامشت لگد به جان مردم وبسيجيان وخانواده شهدا افتادن که هم حرمت اجساد مطهر شهداي گمنام مدفون در شلمچه راشکستن وهمدل مردم مومن ولايت مدار وشهيد پروررا دراوج ضد وخورهاي فرزند شهيدي خود را به يکي از از اعضاي هيات امناي يادمان شهداي شلمچه ( مرتضي خليلي) رساند تا موضوع را دوباره با وي در ميان بگذارد که به دستور اين اقا به وضع بسيار زننده اي با ضرب شتم به بيرون يادمان انداخته شد 00000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000

ازشما خواهشمندم اين مطلب را بخوانيد وبه عنوان يک مومن ولايت مدار به ديگران هم بگوييد تافاصله دوست ودشمن مشخص شود

خيلي خوشحالم كردي با گذاشتن اين كليپ . خداوند پدر و عمو هاتت رو بيامرزه و در آخر خدا خيرت بده.

باز هم ممنون

آدرس وبم رو بالا اشتباهي نوشتم

سلام خوبي؟

قبلا هم به وبتون سر زده بودم گفته بودم وب زيبايي دارين و از اينكه بچه شهيد بودين و وب مذهبي داشتي خيلي خوشم اومد خبلصه گفتم طرز فكرمون يكي هستش برادر

اما شما اصلا تحويلي نگرفتين!!!!!!!!

اين سيد شهاب ما نه دنبال خود شيرينيِ و نه اهلِ چاپلوسي ...

در ضمن اين هنر مندِ عزيز زنده بودن هنر مندِ واقعي يعني شهيد عباس بابايي رو به رخِ همه كشيد و اين كار انشا الله موردِ رضايِ خدا قرار بگيره

و100 آفرين به اين هنر مند انشا الله خدا هميشه نگهدارش باشه

به نام خدا

سلام

با اجازه لينکتون کردم

http://alamdaarehossein.blogfa.com/

يا علي

سلام كارش عالي بود

منم به روزم خوشحال ميشم بياي سر بزني