سلامببخش عمه....
ببخش عمّه! راه طولاني و فرساينده بود. دو نيزه ، زير چشمهاي کوچکم هراس ميريخت. با نوک نيزهها اشک هايم را پاک ميکردند ؛ گريه و تازيانه همصدا بودند .منتظرتونيم التماس دعا