سلام
بچه شهيد خدا خيرت بده ولي تو ديگه چرا؟
خبر نداري 18 آذر چي شده؟
خبر نداري به شهداي گمنام چه طور اهانت كردن؟
دانشگاه شيراز جلوي همه ، پر روي پر رو
خبر نداري به رهبري چي گفتن؟
خبر داري ؟
پس چرا هنوز سرتو نكوبيدي تو ديوار ؟
چرا هنوز دق نكردي؟
چرا هنوز راست راست راه مي ري و وبلاگت رو به روز مي كني؟
مشابه همين كارا رو تو تهران واصفهان و ... هم انجام دادن
تو كجا بودي وقتي دختر شهيدي داشت گريه مي كرد ؟
اونا داشتن شعار ميدادن و باباش و چند تكه استخون ميگفتن اونم آروم آروم داشت گريه مي كرد ، غريب مثل مادرش ، بي بي فاطمه ....
تو كجا بودي كه روحتم خبر نداره؟ ها؟
غديره؟ بايد بخنديم ؟ ولي ما گريه کرديم ، ضجه زديم ، واسه علي هم گريه كرديم ، نه اين كه زورمون بهشون نرسه ولي ...
ما اهل كوفه نيستيم
حرفم نميزنيم ، شعار الكي هم نميديم ، ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم ...
توي دانشگاه شيراز وضع خيلي بد بود ، از همه جا بدتر ، ما ساكت نمونديم ، اعتكاف گرفتيم ، 3 روز ، اعتكاف سياسي ، عقيدتي ...
شما چي كار كردين ؟ ها ؟
وبلاگ به روز كردي ؟
كه چي؟
كه ...
يادمان باشد علي تنها نماند ...
منتظر بمان ، در راه است ...
يا علي